بازار در زبان پهلوي «واكار» و «وازار» آمده و به معناي محل داد و ستد و اجتماع است. اما امروزه بازار به مجموعه هاي مختلفي اطلاق مي شود كه علي رغم دارا بودن ويژگي هاي زماني، مكاني و ساختاري متفاوت، در همگي آنها داد و ستد جريان دارد. در اين مبحث و طرح، آنچه از بازار مورد نظر ماست، تنها معماري سنتي بازارهاي ايران (مجموع دكان هايي كه در فضايي سرپوشيده به يكديگر متصل مي شود و يا كوي و راسته سرپوشيده اي كه در دو سوي آن دكان ها ساخته شده است به اضافه بناهاي وابسته به آن، همچون سرا، تيمچه و ...) مي باشد كه از معروفيت جهاني برخوردار بوده و سياحان خارجي، شهرهاي كهن ايران را با توصيف آنها، در جهان شناسانده اند.
خود بازار سابقه چند هزار ساله در تمدن ايران و جهان دارد. از همان هنگام كه انسان موفق به توليد محصول بيشتر از نياز خود گرديد و به فكر مبادله آن با ديگر محصولات و توليدات مورد نياز خود افتاد، مراحل شكل گيري بازار (هر چند به صورت ابتدايي) آغاز شد...

 


الف: بازارهاي موقوفه
بازار در زبان پهلوي «واكار» و «وازار» آمده و به معناي محل داد و ستد و اجتماع است. اما امروزه بازار به مجموعه هاي مختلفي اطلاق مي شود كه علي رغم دارا بودن ويژگي هاي زماني، مكاني و ساختاري متفاوت، در همگي آنها داد و ستد جريان دارد. در اين مبحث و طرح، آنچه از بازار مورد نظر ماست، تنها معماري سنتي بازارهاي ايران (مجموع دكان هايي كه در فضايي سرپوشيده به يكديگر متصل مي شود و يا كوي و راسته سرپوشيده اي كه در دو سوي آن دكان ها ساخته شده است به اضافه بناهاي وابسته به آن، همچون سرا، تيمچه و ...) مي باشد كه از معروفيت جهاني برخوردار بوده و سياحان خارجي، شهرهاي كهن ايران را با توصيف آنها، در جهان شناسانده اند.
خود بازار سابقه چند هزار ساله در تمدن ايران و جهان دارد. از همان هنگام كه انسان موفق به توليد محصول بيشتر از نياز خود گرديد و به فكر مبادله آن با ديگر محصولات و توليدات مورد نياز خود افتاد، مراحل شكل گيري بازار (هر چند به صورت ابتدايي) آغاز شد.
براي اين منظور ابتدا فضاهاي بازي در مجاورت روستاهاي بزرگ را به اين كار اختصاص دادند كه در فصولي از سال و به تدريج در روزهايي از هفته، محل اجتماع، داد و ستد و مبادله منطقه مي شد. سپس با گسترش جوامع و مبادلات،  زمان، مكان، شكل و ساختار آن نيز دچار تغيير و تحولات تكاملي گرديد و به تدريج از حالت موقت به دائمي و از وضعيت فاقد سرپناه و معماري به ساختارهاي معماري متشكل و دائمي تبديل شد.
با توجه به آب و هواي ايران_ شدت گرما، سرما و ديگر عوامل نامساعد جوي_ساخت بازارهاي سرپوشيده بدان صورت كه امروزه شاهديم، راه حل بسيار شايسته اي براي ايجاد محيط مناسب جهت داد و ستد و همچنين فراهم ساختن آسودگي خاطر براي خريدار و فروشنده بوده و از طرف ديگر تأمين امنيت، كنترل و نظارت بر اين بازارها به راحتي صورت مي گرفته است. با توجه به منابع مكتوب تاريخي، در سده هاي نخستين اسلامي، بازارهاي پررونقي در شهرهاي ايران وجود داشته كه عمدتاً به صورت سرپوشيده ساخته شده بود. معماري بازار در دوره سلجوقي، همانند ديگر بخش هاي معماري، پيشرفت بسياري داشت. هر چند يورش، غارت و ويرانگري هاي مغولان،  بسياري از بازارهاي ايران را به خرابي كشاند، اما در اواخر اين دوره و عهد غازان خان و الجايتو و وزيران آنها، بازارهايي در شهرهاي مهم اين دوره ساخته شد. ساخت بازارها در دوره صفوي فزوني گرفت و تا اواخر دوره قاجاريه ادامه يافت، به طوري كه امروزه عمده آثار باقي مانده از بازارهاي تاريخي مربوط به دوره صفوي و بعد از آن است. در دوره اخير (از اوايل دوره پهلوي به بعد) به جهت پيشرفت ها و تغيير و تحولات اقتصادي و اجتماعي بازارهاي سنتي توان تطابق با تحولات جديد را نداشته و كارايي خود را تا حدود زيادي از دست داد و بدين ترتيب ساخت بازار به شيوه سنتي متوقف شد.
مجموعه بازار در شهرهاي قديمي ايران علاوه بر كاركردهاي اقتصادي و تجاري، در زمينه هاي مختلف اجتماعي، مذهبي و سياسي نقش غيرقابل انكاري داشته و به همراه مساجد جامع، بخش مهم و مركزي بافت شهرهاي قديم را به وجود مي آورده است.
بازارها در شهرهاي قديم معمولاً در ارتباط با راه هاي ارتباطي و دروازه اصلي شهر، مسجد جامع و ميدان اصلي شهر شكل گرفته و به تدريج گسترش مي يافت. وضعيت، وسعت و رونق هر بازار نيز در ارتباط مستقيم با وضعيت، وسعت و رونق شهر قرار داشت. با گسترش بازار نيازهاي جديدي به وجود مي آمد كه منجر به پيدايش فضاها و بناهاي وابسته اي در مجموعه بازار مي گرديد، از جمله سراياخان، تيمچه، خانبارها، بناهاي حكومتي مرتبط با بازار (ضرابخانه، تشكيلات انتظامي) كارگاه هاي توليدي و خدماتي و بناهاي عمومي ديگري چون مسجد، حسينيه، آب انبار، حمام، قهوه خانه و غيره، بازارهاي اوليه بيشتر متشكل از يك راسته اصلي و يا دو راسته عمود بر هم، با بناهاي مجاور بوده كه به تدريج در محور طولي و گاه در همه جهات گسترش مي يافت. بازارهايي كه بيشتر در جهت طولي و راسته اصلي گسترش مي يافت، همانند بازار زنجان و خوي، متأثر از آب و هواي سرد منطقه بود. بازارهاي طولي داراي يك راسته اصلي و چند راسته فرعي است اما انواع ديگر مي تواند چندين راسته اصلي و تعداد زيادي راسته فرعي داشته باشد. مجموعه بازارهايي كه در طول زمان شكل گرفته اند (بازار اصفهان، بازار تهران،  بازار تبريز و ...) طبيعتاً از نقشه و طرح خاصي برخوردار نيستند، اما بازارهايي كه در يك دوره خاص ساخته شده اند (بازار وكيل شيراز، بازار لار، بازار گنجعلي خان كرمان و تعدادي از بازارهاي شهرهاي كوچك)، از طرح و نقشه نسبتاً منسجمي برخوردارند. بخش ها و راسته هاي مختلف بازار با توجه به صنفي كه در آنجا فعاليت داشت نامگذاري مي شدند (مانند بازار كفاشان، مسگران، بزازان و زرگران) و يا براساس باني آن (مانند بازار ساروتقي اصفهان، بازار گنجعلي خان و بازار امير تبريز) و يا براساس قوميت و كيش بازرگانان (بازار تبريزي ها، بازار هندوها و بازار زرتشتيان) و يا به مناسبت هاي ديگر تعدادي از اين بازارها و دكان هاي آنها موقوفه بوده و درآمد آنها صرف مساجد، مدارس، تكايا، بيمارستان ها و ساير امور خيريه مي شده و مي شود.
بازار تبريز و دكان ها و سراهاي وقفي آن
اين مجموعه بزرگترين و يكي از زيباترين مجموعه بازارهاي تاريخي ايران است كه در طي سده هاي مختلف تاريخي، مركز عمده تجاري منطقه و فراتر از آن،  محسوب مي شده است. شهر تبريز به جهت موقعيت ممتاز خود در كنار شاهراه هاي مهم ارتباطي شرق به غرب و شمال به جنوب، در طول تاريخ خود ارتباط هاي مستمري، از شمال با منطقه قفقاز و ماوراء آن_روسيه و اروپاي شرقي_ از شمال غرب با آسياي صغير و از آن طريق با اروپا،  از شرق و از طريق جاده ابريشم با ممالك شرق تا چين و از طريق جنوب با نقاط ديگر فلات ايران و منطقه خليج فارس، داشته است.
همين موقعيت سبب شده اين شهر از سده هاي نخستين اسلامي به يكي از مراكز مهم مبادلات مختلف تجاري، فرهنگي، علمي، سياسي و تكنولوژيكي تبديل شود. اين ارتباط همچنين نقش ويژه اي در رشد و شكوفايي شهر تبريز و فرهنگ و تمدن آن داشته است. از ميان ارتباط هاي مذكور، ارتباط هاي تجاري از جايگاه ويژه اي برخوردار است به طوري كه تبريز در طي سده هاي مختلف به عنوان يكي از مهمترين مراكز مبادلات تجاري در ايران و جهان مطرح شده و بازارهايش از رونق و فراواني ويژه اي برخوردار گرديده است. رونق اين بازار از يك طرف به جهت انبوهي كالاي متنوعي بود كه از ساير نقاط ايران و جهان در آنجا گرد آمده و از طرف ديگر به جهت كالاها و توليداتي بود كه در خود شهر و منطقه آن به دست مي آمد. چنين موقعيت، رونق و اهميتي، سبب شكل گيري نوع خاصي از معماري براي بازار شده كه خود بر اهميت و جايگاه بازار افزوده است. اين شيوه معماري بعدها در ديگر شهرهاي ايران به كار گرفته شد.
بازار اردبيل و دكاكين رقبات وقفي آن
مجموعه تاريخي بازار اردبيل در ميانه شهر و در طرفين خيابان امام خميني(ره) واقع شده و به جهت قدمت و دارا بودن معماري سنتي، از بازارهاي تاريخي و جالب توجه ايران به شمار مي آيد كه چون ديگر بازارها مشتمل بر راسته ها، تيمچه ها، سراها و مسجد و گرمابه است.
بازار اردبيل از سابقه طولاني و درخشاني برخوردار است. مقدسي واصطخري (قرن چهارم ه ق) بازار اردبيل را به شكل صليبي توصيف مي كنند كه در ميانه آن مسجد قرار داشته است (ظاهراً در تقاطع دو راسته اصلي بازار، چهار سوقي و در مجاورت اين چهار سوق مسجدي قرار داشته است) بازار اردبيل در قرن ۷ و ۸ ه ق نيز از رونق فراواني برخوردار بود، اما رونق اصلي آن مربوط به دوره صفويه است. در اين دوره به جهت اينكه اردبيل خاستگاه سلاطين صفوي، مركز ديني و همچنين جايگاه مقابر شيخ صفي الدين اردبيلي و ديگر گذشتگان سلاطين صفوي بود، شهر و بازار آن از اهميت و رونق خاصي برخوردار گرديد. براساس محتواي كتاب «صريح الملك» كه به شرح جزئيات و مشروح موقوفات بقعه شيخ صفي الدين اردبيلي، در قرن دهم هجري و زمان شاه طهماسب صفوي پرداخته، بازار اردبيل در آن زمان از رونق زيادي برخوردار بوده و دكان هاي متعددي كه تعداد آنها از صدها باب تجاوز مي كرد، از طريق نيابت توليت آستانه بقعه شيخ صفي الدين خريداري شده و وقف بقعه مي شود. از جمله اين موقوفات مي توان به بازار بقالان، كرباس فروشان، قصابان، بازار منادي گاه مشرف به باب طوي، چهار سوي بازار و بازارچه هاي ميخچه گران، خفافان، خراطان، سراجان، حدادان، بازار واليه الالواح، بازار قيصريه و همچنين ده ها سرا و تيمچه اشاره كرد .
بازار تهران و سراها و تيمچه ها و دكاكين وقفي آن
مجموعه بازار تاريخي تهران در ضلع جنوبي خيابان ۱۵ خرداد، حد فاصل اين خيابان با خيابان هاي مولوي، خيام و ۱۷ شهريور و در بافت قديمي و تاريخي شهر واقع گرديده و همچون گذشته مهمترين مركز تجاري و بازرگاني است و به همراه ديگر بناهاي تاريخي محدوده خود (مسجد امام، مسجد جامع و...) از مجموعه هاي مهم تاريخي و هنري شهر تهران محسوب مي شود.
با توجه به مدارك و شواهد موجود، بناي اوليه بازار مربوط به دوره شاه طهماسب صفوي و همزمان با ساخت برج و بارو و دروازه هاي شهر تهران (در حدود سال هاي ۴۸-۹۳۰ ه ق) مي باشد. در اين زمان همزمان با ساخت حصار و دروازه هاي چهارگانه تهران (بعدها دو دروازه ديگر بدانها افزوده شده)، بناهاي حكومتي و عمومي نيز در داخل حصار و حول محور ميداني كه بعدها سبزه ميدان كنوني جايگزين آن شد، ساخته شدند. كاخ ها و بناهاي حكومتي در جانب شمالي ميدان و بازار و مسجد جامع در جانب جنوبي ميدان قرار داشت (مشابه وضعيت موجود) دسترسي به بازار از طريق ضلع جنوبي ميدان صورت مي گرفت. ظاهراً چهار بازار لباف ها، كرجي  دورها، سراج ها و نعل چي ها، قديمي ترين بخش بازار تهران است.
در دوره شاهان بعدي صفوي و كريم خان زند هر چند تهران و بازار آن مورد توجه بود اما رشد و گسترش تهران و بالتبع مجموعه بازار مربوط به دوره قاجاريه و به پايتختي برگزيده شدن تهران توسط آغامحمدخان قاجار است. خود آغامحمدخان قاجار فرصت چنداني براي كارهاي عمراني در تهران به دست نياورد اما جانشين وي فتحعليشاه، اقدامات عمراني گسترده اي در تهران صورت داد كه از آن جمله است مجموعه كاخ ها، بازار، مسجد شاه (امام) به نوشته صنيع الدوله، چهارسوي بزرگ و كوچك بازار تهران نيز در زمان فتحعليشاه قاجار (اولي به سال ۱۲۲۲ ه ق و دومي به سال ۱۲۴۲ ه ق) ساخته شده است. در اين زمان، مجموعه بازار به طرف شمال غرب و غرب توسعه پيدا كرد؛ به طوري كه به تدريج حد فاصل بين ارك و مسجد جامع به بخش پررونق بازار تبديل گرديد و معروف ترين و معتبرترين سراها و تيمچه ها در اين محدوده فعاليت مي كردند. به نظر مي رسد مسجد جامع در شكل گيري شبكه بازار (همانند ديگر شهرهاي تاريخي) سهم عمده اي داشته است. مرحله دوم رشد و گسترش مجموعه بازار تهران مربوط به دوره ناصر الدين شاه است. در اين دوره بر تعداد راسته ها و رسته هاي بازار افزوده شد و تعدادي سرا و تيمچه معتبر ساخته شد. همانند ديگر مجموعه بازارهاي تاريخي، هر كدام از راسته ها، رسته ها، سراها و تيمچه هاي بازار تهران به صنف و فعاليت خاصي اختصاص داشت.در خيابان ناصر خسرو و در نزديكي مجموعه اصلي بازار نيز بازارچه ها و تيمچه هايي وجود داشته كه امروزه بقاياي تعدادي از آنها باقي مانده از جمله بازارچه مروي (در مجموعه اي مشتمل بر مسجد، مدرسه و بازارچه موقوفه) از دوره فتحعليشاه قاجار و تيمچه صدراعظم با پوشش ضربي بزرگ قطاربندي شده و تزيين كاشيكاري.رشد و گسترش و پيشرفت سريع تهران در دوره هاي بعد هر چند بر افزايش رونق اقتصادي بازار و مجموعه بناهاي آن تأثير فراواني گذاشت اما در عين حال معماري سنتي آن را دچار آشفتگي بسيار كرد؛ به طوري كه بخش هاي زيادي از بازار نوسازي و يا بازسازي شد و تناسب موجود ميان بخش هاي مختلف آن از ميان رفت.
بازار موقوفه مشير (شيراز)
اين مجموعه ارزشمند جنب بازار وكيل شيراز و در انتهاي جنوبي آن قرار گرفته و از آثار دوره قاجاريه است كه در حدود سال ۱۲۸۲ ه  .ق توسط ميرزا ابوالحسن خان مشيرالملك بنا و عوايد آن وقف حضرت سيدالشهداء(ع) شده است.اين مجموعه متشكل از يك رشته بازار و يك سراي بزرگ است. بازار از شمال به جنوب كشيده شده و در جنوب تا «اردوبازار» امتداد مي يابد. شيوه معماري بازار شباهتي به بازار وكيل دارد، اما از آن كوچك تر است، بازار مشير از دو بخش شمالي و جنوبي تشكيل مي شود كه توسط چهار سوق وسيع و زيبايي به يكديگر مرتبط شده است. چهار سوق پوشش گنبدي مرتفعي دارد كه در راس آن بادگير بزرگي تعيين شده است، مدخل ورودي بازار از جانب چهارسوق.
بناهاي عام المنفعه
درهاي چوبي بزرگي دارد. قسمت شمالي بازار ۶ زوج مغازه يا دهنه دارد كه يكي از آنها در جانب غربي اختصاص به ورودي بازار به سراي مشير دارد. در قسمت جنوبي بازار دخل و تصرفاتي صورت گرفته و به وسيله ديواري به دو قسمت تقسيم گرديد كه محل ساختمان كارگاه قندريزي و مغازه عطاري است، بازار در اين قسمت از طريق درگاه و دالاني با اردو بازار مرتبط مي شود، سردر ورودي بازار از جانب اردو بازار داراي تزئينات كاشيكاري زيبايي است دالان نيز كوتاه و داراي كف سنگفرش و پوشش عرق چيني است. بازار مشير داراي مختصر تزئينات كاشي كاري و با طاق هاي ضربي سقف شده است.
سراي مشير يا سراي گلشن در بخش شمالي بازار مشير قرار گرفته و از طريق درگاه و دالاني به آن مرتبط است. اين سرا داراي درگاه و سردري مرتفع و زيبا با تزئينات كاشيكاري و مقرنس كاري است، بالاي سردر، پنجره زيبايي از آجر مشبك قرار دارد كه به عنوان نورگير يكي از حجره هاي طبقه دوم عمل مي كند.
اسپرولچكي هاي اين سردر كاشيكاري شده و رخبام آن براي جلوگيري از نفوذ آب، از سنگ هاي يكپارچه تراشيده شده است، بر بالاي ورودي، لوح مرمري نصب شده كه برآن تاريخ ساخت، باني و چگونگي وقف بنا حك شده است. سراي مشير در ميانه داراي صحن وسيعي است، در وسط اين صحن حوض بزرگ و در طرفين حوض چهار باغچه ساخته شده است. در اطراف صحن حجره ها، راهروها و تالاري در دو طبقه شكل گرفته است.
بازار كرمان و مجموعه هاي وقفي آن
مجموعه تاريخي بازار كرمان، در بافت تاريخي شهر و حدفاصل ميدان ارگ تا ميدان مشتاقيه واقع گرديده و معرف آثاري از دوره صفويه به بعد است.در اين مجموعه، علاوه بر بناهاي تجاري، بناهاي تاريخي و مهم زيادي چون مسجد، مدرسه، حمام، آب انبار و غيره قرار گرفته است و هرچه بيشتر بر اهميت و ارزش مجموعه افزوده است.محور اصلي مجموعه بازار كرمان، راسته اي است به طول بيش از يك كيلومتر كه از ميدان ارگ تا ميدان مشتاقيه كشيده شده و بخش هاي مختلف ديگر در اطراف آن گرد آمده اند. عرض راسته اصلي مابين ۵/۶ تا ۵/۴ متر است و قسمت زيادي از آن با پوشش طاق و گنبد مسقف شده و داراي نورگيرهايي تعبيه شده در پوشش هاي گنبدي است. بخش هاي مختلف مجموعه كه در دوره هاي مختلف ساخته شده اند، عبارتند از: بازار ارگ، بازار گنجعلي خان، بازار ابراهيم خان، بازار اختياري، بازار سرداري، بازار وكيل، بازار ميدان قلعه و...
بازار ارگ از ميدان ارگ شروع شده و تا چهار سوق بازار گنجعلي خان ادامه مي يابد. اين بازار از دو بخش «بازار نقاره خانه» و «بازار سراجي» تشكيل شده است. بازار و مجموعه گنجعلي خان كه بخش مهمي از مجموعه بازار كرمان را به خود اختصاص مي دهد ما بين سال هاي ۱۰۰۵ تا ۱۰۳۴ ه  .ق توسط گنجعلي خان، حاكم وقت كرمان از طرف شاه عباس اول ساخته شده و علاوه بر بازار، داراي سرا (مدرسه)، حمام، مسجد، ضرابخانه و آب انبار نيز مي باشد. اين مجموعه در اطراف ميداني به وسعت ۵۰ط۱۰۰ متر كه تقريباً تمام دكاكين وقت است شكل گرفته است. بازار گنجعلي خان از دو راسته كوچك و بزرگ تشكيل مي شود. راسته بزرگ داراي ۷۵ باب دكان كه كل آنها وقف، ولي تعدادي به ملك ثبت شده است كه آنها جز وقف و سند اجاره با اوقاف دارد و بازار كوچك كه به بازار مسگري معروف است ۶۵ دكان دارد، دكان هاي بازار گنجعلي خان وسيع بوده و شامل پستو، حجره و پيشخوان است. در گوشه جنوب غربي مجموعه نيز چهار سوق بزرگ و زيبايي ساخته شده كه در اضلاع دوازده گانه آن، راهروها و حجره هايي تعبيه شده است، اين چهار سوق ارتباط بازار گنجعلي خان را با بازارهاي اطراف برقرار مي سازد و كلاً موقوفه است.
مثال هايي كه ارايه شد به عنوان نمونه اي از صدها مورد وقفي در ايران ذكر گرديد و بديهي است، ذكر تمامي موارد فرصت و مجالي وسيع تر مي طلبد .


[استفاده از مقاله  با ذکر  منبع مجاز می باشد]