پسمانهاي حاصل از نيروگاههای انرژی هسته ای و چگونگی آمايش و تثبيت بمنظور دفن آنها با رعايت نكات زيست
يكي از مسائل مهم در زمينه بكارگيري تكنولوژي هسته اي و استفاده از انرژي هستهاي توليد شده و همچنين بازيابي سوختهاي مصرفي در نيروگاههاي اتمي برر سي، كنترل، جمع آوري، نگهداري، آمايش، تثبيت و بالاخره دفن پسمانهاي مواد راديواكتيو (كه به صورت مايع، جامد و گاز توليد مي شوند) مي باشد.
اين پسمانها با مقادير مشخصي، در نتيجه فعاليت مراكز تحقيقاتي، پزشكي، صنعتي و عمدتاً چرخة سوختهاي هستهاي توليد مي گردد كه بايستي با روش هاي صحيح و منطبق با استاندارهاي آژانس بين المللي انرژي (IAEA) ، كنترل و جمع آوري شده و پس از آمايش، دفن و دورريزي شوند.
آمايش پسمانهاي مايع در تأسيسات پسمانداري به روش هاي گرماتوگرافي، تبادل يوني، هم رسوبي، رسوب گيري و تبخير انجام مي گيرد. از اين روشها ميتوان بطور مستقل براي رفع آلودگي و كاهش حجم پسمانها با توجه به نوع راديونوكلوئيدها، ميزان اكتيويته، در تركيب شيميايي آن استفاده كرد. راديونوكلوئيدها را پس از جداسازي از پسمان مايع كه با كاهش حجم بالايي همراه است، جهت عدم ورود آنها به محيط زيست و آبهاي زيرزميني در سيمان، قير و شيشه تثبيت مي كنند. اين پسمانها محتوي راديونوكلوئيدها با نميه عمر بالا و متوسط بوده كه بيشترين مقدارر آن در بازفرابري سوختهاي مصرف شده ايجاد مي شود.
بعلت سميت شديد راديوبيولوژيكي راديونوكلوئيدهاي موجود در اينگونه پسمانها آمايش و جامد سازي جهت جلوگيري از پخش آنها به محيط زيست ضرروي بنظر ميرسد. مهمترين راديونوكلوئيد موجود در پسمانهاي مايع حاصل از بازفرابري سوختهاي مصرف شده در راكتور سزيم – 137 ميباشد. اين راديونوكلوئيد ضمن شكافت هستة اورانيم – 235 با راندمان 26/6 درصد در سوخت هستهاي توليد ميشود. حلاليت آن در آب بي اندازه بالاست و درصد آلودگي آبهاي جاري زيرزميني نسبت به اين راديونوكلوئيد از طريق چرخة مواد غذايي مي تواند داخل بدن انسان شده، عوارض ناگواري را بوجود آورد.
ما در اين پژوهش ضمن اشاره مختصر به روشهاي آمايش و تثبيت پسمانهاي هستهاي به روشهاي مناسب از جمله روش كروماتوگرافي جداسازي سزيم – 137 از پسمان مايع بمنظور تثبيت اين راديو نوكلوئيد و جلوگيري از مهاجرت آن به محيط زيست خواهيم پرداخت.
مقدمه:
امروزه نيروگاههاي هسته اي و تاسيسات بازيابي سوخت هاي مصرف شده نقش بسيار مهمي را از نظر توازن انرژي در جهان بازي مي كنند. از اين رو براي توليد انرژي الكتريكي بايد از طريق راكتورهاي هستهاي و مراكز تهيه و توليد پلوتونيوم استفاده بيشتري بشود. برخي از كشورها مثل فرانسه بيش از 8/69 درصد، بلژيك 67 درصد و سوئد 3/50 درصد انرژي الكتريسيته خود را از طريق نيروگاههاي اتمي تأمين ميكنند طبق داده هاي ارائه شده توسط آژانس بين المللي انرژي اتمي مقدار توليد برق نيروگاههاي هسته اي يك سوم يا بيشتر از كل توليد برق در 11 كشور جهان بوده است. در 429 راكتور هسته اي پيوسته به شبكه برق در سراسر جهان 25 كشور داراي نيروگاه هستهاي تقريباً 20% از كل توليد برق جهان را توليد ميكنند. البته برخي از كشورها نيز تعداد قابل ملاحظهاي نيروگاه هستهاي در دست احداث دارند يا سفارش دادهاند.
معهذا در حال حاضر هنوز هم ذغال سنگ، نفت و گاز بعنوان انرژيهاي فسيلي، يكي از اصلي ترين منابع انرژي را بصورتهاي خام، فرآورده هاي نفتي و مصرف نيروگاهها جهت توليد الكتريسته تشكيل مي دهند. از طرف ديگر ميزان گسترده آلودگيهاي زيست محيطي ناشي از نيروگاههاي با سوختهاي فسيلي شامل گازهاي ايندريدكربنيك و منوكسيد كربن، تركيبات آلي، تركيبات فلور و ساير گازهاي آلوده و در نتيجه اثرات گلخانهاي و باران اسيدي نيز بركسي پوشيده نيست. ضمن اشاره باين نكته كه پسمانهاي راديواكتيو حاصل براي توليد انرژي الكتريكي در يك نيروگاه اتمي هزارمگاواتي فقط 25/0 درصد مقدار پسمانهايي است كه از يك نيروگاه با سوخت فسيلي با همان فدرت توليد انرژي الكتريكي حاصل مي شود.
بطور مثال در اروپا يك سوم از گاز Co2 از طريق نيروگاههاي برقي توليد ميشود كه عمدتا از سوخت فسيلي استفاده مي كنند. از سوي ديگر منابع سوختهاي فسيلي در جهان محدود مي باشد و اولاً بايستي بشر بفكر منابع جديدي مثل انرژي هستهاي (هم فيسيون و هم فيوژن يا شكافت هسته و جوش هسته) انواع انرژيهاي تجديد پذير يعني آب، باد، خورشيد، بيوگاز، امواج، جزر و مد، ژئوترمال باشد ثانياً از آنجا كه نفت بخاطر خصلت شيميايي و هيدروكربوري كه مي تواند به شكل مواد اوليه هزاران كالاي مورد نياز روزمره زندگي واسطهاي و صنعتي درآيد، اهميت فوق العادهاي يافته است. اين اهميت بحدي است كه چهرةنفت از يك كالاي سوختني و آلوده كننده به يك كالاي ماندني و غير قابل جايگيزين با مواد ديگر در حال تغييرات است وصاحب نظران و دانشمندان سوزاندن اين ماده حياتي را ناروا دانسته و آنرا بمثابه هدر دادن ثروتهاي ملي و بين المللي مي دانند. اين نكات را براي ذكر اين مطلب آوردم كه حق طبيعي همه كشورهاست كه در صورت دارا بودن توان علمي از تكنولوژي هستهاي براي مقاصد صلحآميز از جمله توليد انرژي استفاده كنند.
بديهي است كشوري مثل ايران كه حدود چهل سال است از عمر مراكز تحقيقات هستهاي آن مي گذرد و داراي دانشمندان برجستهاي در اين زمينه ميباشد بخوبي و شايستگي توان استفاده از فن آوري اتمي در جهت مقاصد صلح آميز از جمله توليد انرژي را دارد.
در كنفرانس سوخت هسته اي بريتانيا، كه در 4 جولاي 1989 در لندن برگزار شد، دبيركل وقت آژانس بين المللي انرژي اتمي گفت كه ادامه و گسترش استفاده از انرژي هستهاي بايد يكي از از معيارهاي گوناگون جهت جلوگيري از استفاده سوخت فسيلي براي محدود كردن انتشار دي اكسيد كربن بحساب آيد. ايشان اشاره كرد كه 50% علت گرم شدن زمين افزايش دي اكسيد كربن آتمسفر است. گسترش استفاده از انرژي هستهاي تنها راه علاج براي مشكل و انتشار دي اكسيد كربن نيست، ولي مي تواند همراه با ساير راهها در حل اين مشكل سهيم بوده و كمك خوبي باشد مثلاً اگر برق توليدي توسط نيروگاههاي هستهاي در سال 1988 بوسيله نيروگاههاي ذغال سنگ سوز توليد مي شد، موجب انتشار 1600 تن دي اكسيد كربن اضافي تر مي شد.
پسمانهاي راديواكتيو حاصل از تأسيسات هستهاي مانند راكتورهاي تحقيقاتي، نيروگاههاي اتمي و همچنين بازفرابري سوخت هاي مصرف شده، ضمن عمليات جداسازي حاصل مي شوند. آمايش پسمانهاي راديواكتيو نقش بسيار مهمي را از نظر تكنولوژي هسته اي در رابطه با سالم سازي محيط زيست بازي مي كند. يكي از مهمترين راديونوكلوئيدهايي كه ضمن شكافت هسته ايجاد مي شود سزيم – 137 با نيمه عمر حدود1/30 سال است، كه در صورت وارد شدن به محيط زيست مي تواند بمدت بيش از 400 سال آلودگي محيط زيست را در برداشته باشد. از آنجائيكه اين عنصر از ميل تركيبي شيميايي بالايي برخوردار است، بخوبي جذب گياهان شده و از اين طريق، بچرخة مواد غذايي مانند شير و سبزيجات راه مي يابد، و باعث آلودگي داخلي بدن و در نتيجه آسيبهاي جدي مي گردد.
براي جلوگيري از پخش سيزيم – 137 به محيط زيست بايد آنرا از پسمانهاي مايع به روشهاي مختلف راديوشيميايي جداسازي و سپس اين راديونوكلوئيد را در سيمان يا قير يا شيشه تثبيت نمائيم تا از ورود آن به محيط زيست جلوگيري گردد. ما در اين مقاله - به روشهاي آمايش و تثبيت پسمانهاي هستهاي و روشهاي مناسب براي جداسازي سزيم – 137 از پسمان مايع مي پردازيم.
روش هاي پيشنهادي جهت جلوگيري از ورود پسمانهاي هستهاي به محيط زيست:
پسمان داري در تاسيسات هسته اي جلوگيري از سرايت راديونوكلوييدهاي مصرف شده در مقادير غير مجاز و غلظت هاي خطرناك به محيط زيست مي باشد. اين هدف با سه روشت متفاوت انجام مي گيرد.
1- رقيق شدن و پخش: اين روش براي گازهاي راديواكتيو در موارد استثنايي براي پسمان هاي مواد راديواكتيو انجام مي گيرد. به شرطي كه دستورالعمل هاي عمومي و قوانين مربوطه آن را مجاز بداند. توسط برخي از تصميم گيرندگان محلي ممكن است محدوديت هايي در اين زمينه ايجاد شود.
2- انبارداري كوتاه مدت و كنترل شده تا مرحله تجزيه: اين روش فقط براي پسمانهايي كه محتوي راديونوكلوييدهاي كوتاه عمر هستند قابل استفاده مي باشد.
3- تغليظ و نگهداري: اين روش فقط تا جايي قابل استفاده است كه پتانسيل ايجاد خطر از نظر پرتودهي در پسمان بالا و راديونوكلوييدهاي موجود در آن طويل العمر باشند. اين روش فقط در رابطه با پسمانهاي با اكتيو متوسط وبالا اعمال مي گردد.
براي كاهش حجم پسمان هاي مايع از روش هاي رسوبگيري، هم رسوبي، تبادل يوني و تبخير و كروماتوگرافي استفاده مي شود. پس از اينكه مايع آمايش شد براي تثبيت آنها از روشهاي سيمان كردن، قير كردن و شيشه كردن استفاده مي گردد. روش سيمان كردن روش مناسبي از نظر اقتصادي براي جامد سازي پسمانهاي راديواكتيو مايع ميباشد. اين روش در سازمان انرژي ايران در مقياس آزمايشگاهي با موفقيت انجام گرفته است. روش شيشه كردن براي پسمانهاي با اكتيويته بالا استفاده مي شود.
در شيشه هاي بورسيليكات و شيشههاي سراميكي راديو نوكلوئيد، در شبكه كريستالي آنها بصورت پايداري بسته مي شود. اين شيشه ها در تماس با آب در مدت 000/10 سال، حلاليتي به مقدار 2 درجه از خود نشان مي دهد. از روش هاي ديگر: روش اسمز معكوس، روش جذب، روش قسمت كردن، روش قير كردن، روش پليمريزه كردن ميباشد كه شرح آنها در اين مقاله مقدور نيست هدف ما در اين پژوهش جداسازي سزيم – 137 به روش كروماتوگرافي از پسمانهاي مايع با اكتيويته متوسط (MAW ) توسط تبادل كنندگان معدني آمونيوم موليبدات فسفات Ammoniummolydbatophosphate (AMP) از پسمانهاي حاصل از بازفرابري سوختهاي مصرف شده و همچنين استفاده از ساير تبادل كندگان معدني مانند آمونيم هگزا سيانوكبالت و فرات Ammoniumhexacyanocobaltousferrate (NCFC)، سيركونيوم فسفات Zinkoniumphosphete (ZPH) آنتيموت پنت اكسيد Ant imonypentoxid (HAP) در PH هاي مختلف مي باشد. اين تركيبات معدني براي جذب سزيم – 137 قدرت بازدارندگي بالائي را از خودشان نشان ميدهند كه اين قدرت بازدارندگي براي NCFC 35 گرم سزيم بر كيلومترگرم در (PH = 12) و براي ZPH 100 گرم سزيم كيلوگرم در PH = 7 و براي AHP 55 گرم سزيم بركيلوگرم در PH = 2 ميباشد.
آزمايش هاي انجام شده نشان مي دهد كه (AMP) در غلظتهاي مختلف نمك نيترات سديم 300 گرم بر ليتر در گستره PH= 9 تامحلول غليظ اسيد نيتريك قدرت بازدارندگي خوبي را بمقدار 62 گرم سزيم بركيلوگرم AMP را از خودنشان مي دهد. بنابراين مي توان از اين تبادل كننده معدني براي جداسازي سزيم از پسمانهاي حاصل از بازفرابري سوختهاي مصرف شده بخوبي استفاده و از نفوذ آن به محيط زيست جلوگيري نمود.
روشي كه تاكنون براي آمايش پسمانهاي حاصل از بازفرابري سوخت هاي مصرف شده بكار مي رود، براين اساس است كه محلول اسيدنيتريك و محلول استخراج كننده را جمع آوري نموده و بوسيله عمل تبخير تغليظ ميكنند. محلول تغليظ شده معمولاً محتوي 2-1 ملاراسيد نيتريك و 4-3- ملار نيترات سديم است كه آنرا در بتون با سيمان تثبيت نموده و در داخل بشكههائي از فولاد ضد زنگه جاسازي مي كنند. بعلت بالابودن قدرت دز خارج شده از بشكه بايستي مضافاً آنرا داخل ظروف بتوني قرارداده و سيمان كرد تا بتوان ميزان دز خروجي از سطح بشكه را بحد مجاز خود جهت انتقال به پسمانگور كاهش داد. يكي از روشهاي جديد براي كاهخش حجم پسمان و نقصان هزينههاي اضافي جهت دفع آنها، روش جدا سازي سزيم – 137 از پسمان مايع ميباشد. در جوار سزيم –137 كه تقريباً 80% در سطحي بشكه ها را تشكيل مي دهد، راديونوكلئيدهاي حاصل از شكافت مانند سيركونيوم، روتينوم، آنتيموان و همچنين اورانيوم رل مهمي را دارا مي باشند. بنابراين رفع آلودگي پسمانها با اكتيويته متوسط ميتواند به دو طريق انجام شود. از طريق تغليظ پسمان و يا توسط عبور مستقيم پسمان از ستون تبادل كنندگان، كه طريق دوم از ويژگيهاي بهتري برخوردار استو در اين روش بعلت عدم حلاليت سزيم – 137 بروش رسوب گيري، ابتدا پسمانهاي مايع حاصل از بازفرابري سوختهاي مصرف شده را بوسيله كربنات سديم خنثي نموده و عمل رسوبگيري را انجام ميدهيم. پس از جدا كردن رسوب محلول حاصله را براي جداسازي سزيم – 137 از ستون تبادل كنندگان معدني عبور مي دهيم، اين يك روش پيشرفته مي باشد، چه روند جداسازي بطور مستقيم و ساده انجام مي گيرد.
برتري اصولي روش استخراج بطريق كروماتوگرافي بشرح ذيل مي باشد:
- هيچگونه محلول اضافي به جريان پسمان مايع هدايت نمي شود.
- تنظيم PH در اكتيويته بالا كه بزمان زيادي نياز دارد، حذف نمي شود.
- از تشكيل رسوبات نامطلوب، كه اغلب از محصولات خورندگي، ضمن بالارفتن PH محلول پسمان حاصل مي گردد، اجتناب مي شود. اين خود يك برتري نسبت بساير روشها است، كه درروند آمايش پسمان، از اهميت ويژه اي برخوردار است.
- از اين فرايند مي توان بر تصفيه آب راكتورها نيز نسبت سزيم -137 بخوبي استفاده كرد.
- در اين كارپژوهشي از بررسيهائي كه براي جداسازي سزيم – 137 توسط تبادل كنندگان معدني در PH و ملاريتههاي مختلف اسيد انجام شده است نتايج زير حاصل گرديده است.
1- آزمايش هاي انجانم شده نشان مي دهد كه براي جداسازي سزيم – 137 حاصل از بازفرابري سوختهاي مصرف شده آمونيم موليبدن AMP در شرايط مختلف در تابعيت از pH در شرايط مختلف در تابعيت از pH، شدت يوني و ملاريته هاي مختلف اسيد نيتريك بهترين قدرت بازدارندگي را از خود نشان مي دهد. در حاليكه ساير تبادل كنندگان معدني در PH خنثي يا محيط اسيد و قليائي از قدرت بازدارندگي بالائي برخوردار ميباشند.
2- براي جداسازي سزيم – 137 توسط تبادل كنندگان معدني با توجه به غلظت نمك نيترات سديم كه مقدار آن در پسمانهاي حاصل از بازفرابري سوخت مصرف شده معمولا در حدود 300 گرم بر ليتر است، ضمن استفاده از اين تبادل كنندگان به نكات ذيل توجه شود:
الف: تبادل كنندگان بايستي در محيط اسيد نيتريك (يك تاچهار دلار) قابل استفاده باشد.
ب- يونهاي سديم اضافي موجودر در محلول پسمان نبايد هيچگونه تاثير روي قدرت بازدارندگي سزيم – 137 توسط تبادل كنندگان معدني داشته باشد.
ج- جذب سزيم -7 13 توسط تبادل كنندگان معدني در يك گسترده وسيع از PH در محلول پسمان امكان پذير باشد.
بحث و نتيجه گيري:
نتايج حاصل از اين كار پژوهشي را مي توان در چهارقسمت طرح بشرح ذيل ارائه كرد:
1- بررسي قدرت بازدارندگي تبادل كنندگان معدني AMP و NCFC و ZPH و HAP توسط محلول پسمان محتوي سزيم -137 در غلظت هاي مختلف اسيدي.
2- تعيين قدرت بازدارندگي تبادل كنندگان فوق توسط سزيم –137 و همچنين محلول نيترات سديم
3- گرفتن سزيم توسط آمونيوم موليبدن فسفات AMP از پسمانهاي مايع تهيه شده در PH و ملاريتههاي مختلف اسيد با توجه به تاثير شدت يوني نمك نيترات سديم.
4- بررسي سينتيكي بر روي تبادل كنندگان فوق
بازداردندگان سزيم نسبت به آمونيوم هگزا سيانوكبالت و فرات NCFC در محلول آبي و همچنين در غلظت هاي بالاي نيترات سديم بروش ديناميكي و استاتيكي انجام، نتايج حاصل نشان مي دهد كه درمحيط قليائي در گستره 5/12 – 9 = PH قدرت بازدارندگي آن برابر 3 گرم سزيم براي هر كيلوگرم از NCFC ميباشد.
در محيط اسيدي و خنثي و همچنين در حضور نمك نيترات سديم به غلظت 5/3 ملارقدرت بازدارندگي كاهش يافته و نمي توان از اين تبادل كننده براي آمايش پسمانهاي حاصل از بازفرابري سوختهاي مصرف شده استفاده كرد.
سيركونيم فسفات ZPH در آزمايش هاي ديناميكي در محيط خنثي بعنوان يك تبادل كننده بسيار خوب با ظرفيت گيرندگي بالا قدرت بازدارندگي مناسبي براي سزيم دارا ميباشد. يك كيلوگرم آن قادر است طبق شرايط بالا 100 گرم سزيم را از محلول پسمان جداسازي كند. در حاليكه قدرت بازدارندگي آن در محيط اسيد نيتريك و قليائي و همچنين در محلول پسمان محتوي نيترات سيدم، كاهش چشمگيري را از خود نشان ميدهد. از اين تبادل كننده مي تو.ان بخوبي براي تصفيه آب راكتور كه محتوي سزيم
_ 137 مي باشد بطور پيوسته از روش كروماتوگرافي استفاده كرد. زيرا قدرت بازدارندگي آن در PH = 7 بي اندازه بالا مي باشد.
آزمايش هاي انجام شده بروشني نشان مي دهد كه آمونيم موليبدن فسفات AMP براي جداسازي سزيم – 137 حاصل از بازفرابري سوخت هاي مصرف شده با توجه به غلظت اسيد نيتريك 4-1 ملاروهمچنين با توجه به غلظت نمك نيترات سديم 300 گرم بر ليتر و تغييرات pH محلول بهترين قدرت بازدارندگي را بمقدار 62 گرم سزيم بر كيلوگرم را از خود نشان مي دهد. از اين تبادل كننده مي توان جهت جداسازي سزيم از پسمانهاي حاصل از آزمايش سوختهاي پرتويافته در راكتور استفاده كرد. تصوير شماره 1 قدرت بازدارندگي اين تبادل كننده را در شرايط مختلف نشان مي دهد.
پس از بحث و نتيجه گيري مشخص گرديد كه آمونيم موليبدن فسفات AMP در بين تبادل كنندگان معدني با توجه به غلظت نيترات سديم وملاريتههاي مختلف اسيدي از قدرت بازدارندگي مناسبي براي جداسازي سزيم از پسمانهاي مايع برخوردار است، از اين تبادل كننده مي تواند در فرآيند پوركس Purex ضمن جداسازي اورانيوم و پلوتونيم پسمانهاي حاصل از آنرا كه محتوي سزيم – 137 با اكتيويته بالائي ميباشد از جريان پسمان مايع بخوبي جداسازي كرد. در يك آزمايش از پسمان تهيه شده MAW كه محتوي نيترات سديم به غلظت 6/3 ملار است پس از اضافه كردن سزيم –137 مقداري از محلول پسمان را برداشته و داخل يك ظرف پلي اييلني 50 ميلي ليتري ريخته و با آن مقدار مشخصيآمونيم موليبدن فسفات اضافه مي كنيم سپس بمدت 20 دقيقه ظرف پلي اتيلني را بهم مي زنيم تا سيستم بحالت تعادل برسد.
براي تعيين قدرت بازدارندگي سزيم – 137 توسط آمونيم موليبدن فسفات بروش استاتيكي قبل و بعد از تبادل يوني حجم معيني از محلول را بوسيله ميكروپيپت بيرون كشيده و طيف آنرا بوسيله دستگاه مولتي كانال آناليزر مجهز به دتكتور Ge خالص ميگيريم تصوير شماره (2) . طيف گاما نشان مي دهد كه سزيم – 137 بعد از تبادل يوني بيش از 99 درصد آن بوسيله آمونيم موليبدن فسفات گرفته شده است. از اين تبادل كننده معدني مي توان براي جداساز ي سزيم – 137 بروش ديناميكي براي تصفيه پسمانهاي حاصل از آب راكتور بخوبي استفاده كرد. چه اين روش نسبت به روش تبخير از برتريهاي بالائي بخصوص از نظر مصرف انرژي الكتريكي برخوردار است.
مشكلي كه داريم اين است كه دانه پودرAMP خيلي ظريف ميباشد و امكان دارد ستون كروماترگرافي حتي با فشار مايع پسمان محتوي سزيم به سختي عبور كند. بتازگي روش جديدي براي قدرت بازدارندگي سزيم پيشنهاد و بكار گرفته شده است و آن (Coating)كوتينگ كردن زئوليتها بوسيله آمونيم موليبدن فسفات مي باشد كه مشكل ستون گاز كروماترگرافي را كه مايع سيمان از داخل آن به سختي حتي با فشارعبور ميكرد را كاملاً برطرف مي سازد. زيرا دانههاي زئوليت با ابعاد بزرگتر محلول را بخوبي از داخل خود عبور مي دهد.
Reference:
1- Determination of Radionuclides in Food and Environmental Samples 17 October – 11 November 1988
2- Proeedings of the 1991 joint. International Waste Management Confe – rence in Seoul.
3- Karlen, G. Johanson, K.J. Bergstroem, R. “ Seasonal variation in the activity concetration of Cs in swedish roe – deer and their daily intake Vol. 58, J. Environ. Radioact. 14 (1991) 91- 103.
4- International Atomic Emergy Agency. Handling, Conditioning and Disposal of Spent Sealed Sources IAEA –TECDOC – 548, Vienna (1990)
5- International Atomic Energy Agency. Radioactive Waste Management Glossary Second Edition, IAEA – TECDOC – 447, Vienna (1998).
6- Aarkorg, A. Translocation of radionuclides in cereal crops Ecological Aspects of Rasionuclide Release. Special Publications. Oxford (1983) 81 –90.
7- Mueller, H. Eisfeld, K. Mattheis, M. Proehl, G. Contamination of crops by irrigation , with radioactively contaminated water, the Transfer of Radioactive Materials in the Terestrial Environment Subsequent to an Accedental Release to Atmospere ( Proc. Sem. Dublin, 1983), Commission to the European Communities, Luxembourg (1983).
8- J. Krtil, J. Inorg. Nucl. Chem. 24, 1139 (1962)
9- P.Frigieri, R. Irucco, I. Ciaccolini und G. Pamperini, Analyst, 105, 651 (1980).
10- Intermational Atomic Energy Agency. Design, Construction, Operation, Shut down Ground Safcty Scrics 63, IAEA, Vienna (1984).
11- International Atomic Energy Agency Site Investigations. Design, Construction, Operation, Shut – down and Survellance of Repositories for low and Intermediate Level Radiactive Wastes in Rock Cavities Safcty Scrics 62, IAEA, Vienna (1984).
12- Internationa Atomic Energy Agency Management of Radioactive Wastcs Produced by Users of Redioactive Materials, Safety Series 70, IAEA, Vienna (1985).
13- International Atomic Energy Agency , Regulations Safe Trnsprot of Radioactive Material , 1985 Edition, Safety Series 6, IAEA, Vienna (1985).
14- Hiller, R. (1996): Strahlenexposition der Bevolherung um Tschernobyl In: a (1996) s. 173 – 179.
15- 5 th International Conference on High Levels of natural Radiation and Radon Areas. Munich, September 4 –7 , 2000
16- C. Keller, The Chemistry of the Transuranium Element, Verlag Chemie Weinheim (1971).
17- Hans Blix, Director General of IAEA, Enerqy needs and Nuclear power Optin, Tehran, Iran, June 1989.
18- 7- B. P.Statistic al Review of world Energy, Mining Journal, London, June 1990
19- G. Woite , Nuclear Power Investment and Operating Costs, IAEA, Bariloche, Argentina, 12- 30 Nov. 1990
20- مجموعه مقالات سمينار برنامه ريزي محيط زيست، پسمانهاي هستهاي، دكتر ايرج بيات … ، دانشگاه تربيت مدرس سال 1372.
21- سيد محمد رضا آيت اللهي – احمد قريب ، نفت، اورانيوم، انرژي، مجله انرژي هستهاي، شماره 15، ص 26- 25 ، بهار 1372، انتشارات سازمان انرژي اتمي ايران
22- دكتر مرتضي خلجي اسدي، گيتي طالقاني، نقش انرژيهاي تجديد پذير در محيط زيست، انرژي هسته اي ، شماره 22، ص 25، زمستان 1376، انتشارات سازمان انرژي اتمي ايران
23- آژانس – انرژي هستهاي و تغيير محيط زيست، مجله انرژي هستهاي، شماره 12و ص 14، 1369، انتشارات سازمان انرژي اتمي ايران
گردآورندگان:
1-ایرج بيات، دكترای راديوشيمی
2- سیدحسین امیدیانی، دكترای فیزیك هستهای
[استفاده از مقاله با ذکر منبع مجاز می باشد]