سنت وقف در ايران باستان
*بيـا تـا جهان را بـه بـد نسـپريم به كوشش همه دست نيكي برييم
*نبـاشـد همي نيـك و بـد پايـدار همان بـه كـه نيـكي بـود يـادگار
*همان گنج و دينــار و كاخ بلنــد نخواهـد بـدن مر تـو را سـودمند
شناخت فرهنگ هر ملت ، براي مردم آن مرز و بوم ، در حقيقت نوعي خودشناسي و آگاهي به منابع فرهنگي و ريشـه هاي هستي و موجوديت و شناسنامه آن قوم و ملت محسـوب مىشـود . براي ما ايرانيان كه خوشبـختانه وارث فرهنگي بسـيار غني و سـرشار ، چه از عهد باسـتان و قبل از اسـلام و چه بعد از ظهور دين پربركت اسـلام هستيم ، شناخت و آگاهي از مدنيت و فرهنگ ، ضروري و واجب است .
شـناسـانيدن ايران و جلوه هاي گوناگون عناصـر باارزش تاريخ و تمدن ايراني به مردم و آگاه سـاختن آنان از ويژگىهاي ظريف و عشـق به زيبايى و روش ها و سـنت هاي نيك اجتماعي ، از جمله مهم ترين وظايفي اسـت كه ايران دوستان و پژوهشگران و اهل قلم و مربيان و معلمان برعهده دارند .
يكي از سـنت ها و خصلت هاي پسنـديده مردم ايـران ، نيـكي و نيـكوكاري و كمك به همنوع بوده است و ايرانيان همواره دسـتگيري از محرومان و مستمندان جامعه را جزء وظايف ملي و مذهبي خود مىدانسته اند . يكي از راه هاي استمرار نيكوكاري و كمك به همنوع ، سنت حسنه وقف است كه شخص واقف با وقف اموال و املاك خود ، براي امور خيريه و عام المنفعه درآمد آن موقوفات را به امور خيريه اختصـاص مىدهد و مادام كه آن موقوفه يا موقوفات باقي است ، متوليان و متصديان امر وقف موظف به اجراي نيات خير واقف هسـتند . در هر دين الهي ، داد و دهش و خير و خيرات و نيـكوكاري از وظايف عمده پيـروان آن دين به شـمار مىرود و پيامبران الهي براين مطلب تاكيد فراواني فرموده اند .
ايرانيان باستان پيروآيين يكتاپرستي زرتشت بوده اند و دركتاب مذهبي آنان يعني« اوستا» در بخش گات ها چنين آمده است :“ اوشتا اهمايي يهمايي اوشتا كمهايي چيت و ئس خشيانس مزدا و دايات اهورو .”
اهورامزدا ، پروردگار يكتا و دانايي كه فرمانرواي مطلق است چنين مقرر فرموده است : خوشبختي از آن كسي است كه ديگران را خوشبخت سازد .
و در جاي ديگر اوستا آمده است كه :“ خشترمچا اهورايي آييم درگو بيوددت و استارم .”
« اهورامزدا از كسي خوشنود است كه بينوايان را دستگيري كند»